۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

موقتا، از بوسیدن یه گرگینه تا مستی روی کوه!

فی‌الواقع توی سه هفته گذشته اینقدر اتفاقات غریبی افتاده که نمی‌دونم از کجا باید شروع کنم به لمسِ کیبورد. اما خب، نتیجه‌گیریِ اخلاقیِ کل ماجراها واضح ـه. من توی این دنیا نمی‌مونم! هرچه‌قدر هم که.. دیوانه‌وار پر ز شور زندگی باشه.
  • نظرات [ ۱۱ ]
    • جاودان
    • سه شنبه ۲۲ اسفند ۹۶

    و قهقهه زدن قشنگ ـه.

    می‌دونی جانا چون من قبلِ اینکه یاد بگیرم گریه کردنو، بلد نبودم قهقهه بزنم..
  • ۸
  • نظرات [ ۳ ]
    • جاودان
    • جمعه ۴ اسفند ۹۶
    در آن‌زمان که هنوز جادوگران را به جرمِ جادوگری می‌سوزاندند یا حتی پیش‌تر از آن، در دوره‌ای که خدایان یونان با ناک‌اوت کردنِ خدایان نورس و ایرانی و هندی بر جهان حکمرانی می‌کردند و حتی چند قدم قبل‌تر از آن زمانی که الف‌ها هنوز زمین را ترک نکرده بودند و دورف‌ها به صورت نژادی مستقل آزاده می‌زیستند، "ماه‌زدگان" را دیوانه می‌پنداشتند. تفسیرِ نادرست ـی نیست. ماه‌زده دلش برای رخ ماه رفته، "مجنون" شده. ولی برخلافِ توضیحاتِ ویکی‌پدیا، mentally ill نیست. صرفاً عاشق است. ماه‌زده عشقش را به ماه می‌دهد و جادویش را از آن می‌گیرد.
    مجمع هم که از اسمَش پیداست، به محلِ تجمع عده‌ای می‌گویند. محلِ تجمعِ دیوانگان را چه می‌گویند؟ تیمارستان. دارالمجانین. اما بی‌ذکرِ نام دلبر که نمی‌شود. همین شد که اینجا مجمعِ دیوانگان شد و منِ ماه‌زده، تنها ساکنش.