من، مستتر از چیزی که باید. بیخوابتر از چیزی که باید. دلتنگتر از چیزی که باید. غمگینتر از چیزی که باید.
[که الکل از خودبیخودَم نمیکند. آنقدر که لازمه اعتراف است مست نمیشوم.]
- جاودان
- جمعه ۲۱ مهر ۹۶
من، مستتر از چیزی که باید. بیخوابتر از چیزی که باید. دلتنگتر از چیزی که باید. غمگینتر از چیزی که باید.
[که الکل از خودبیخودَم نمیکند. آنقدر که لازمه اعتراف است مست نمیشوم.]