خواب میدیدم که دیر شده. که دیگه هیچ شانسی نیست. که میری. با اشک از خواب پریدم. بحث اینجاست که همین امشب، ممکنه دیر بشه. خیلی دیر بشه. و من جرئت ندارم..
+ وقتی از خواب میپریدم زنگ میزدم به تو. الآن از خواب میپرم، خیره میشم به شماره ـت. فکر میکنم به خواب ـی که نمیتونم برات تعریف کنم. چنگ میزنم به پیرهن ـی که عطرتو داره روی بالشم. به..
[لعنت.]
من کِی اینقد ترحمبرانگیز شدم..؟